شعری از آرتور رمبو



«حروف صدادار»


A، سیاه، E، سفید، I، قرمز، U، سبز، O، آبی:

A، روزی خواهم گفت رازی را که در تولدتان نهفته است

A، ژاکتِ مخملِ سیاه، درخشان از هجومِ مگس‌هایی

که وزوز می‌کنند بر گردِ تعفنی لاکردار.


خلیج سایه: E، سادگیِ مه و خیمه‌ها،

نیزه‌هایی از قرن‌ها یخِ افتخار بر کوه،

پادشاهانی سفید، با سایه‌بان‌های گیاهیِ لرزان بر فراز سر.


I، ارغوانی‌ها، خونِ تُف‌شده، خنده‌ی زیبایی بر لب

خشمگین و مستانه از طلب مغفرت.


U، امواج، لرزاننده‌ی الهگانِ دریاهای پوشیده از سبزه،

آشتیِ رد شیارهای کوچکی که کیمیاگر

بر فراخی پیشانیِ شاگردی پُرسعی کنده است.


O، شیپوری از اصوات گوش‌خراش و بیگانه

سکوتِ رد شدنِ این ــ جهانیان و فرشتگان

O_ اُمگا، اشعه‌ی بنفشِ چشم‌هایشان.


شعر: آرتور رمبو

ترجمه: مهین تاری

۲ ۱
در این وبلاگ شعرترین ها را بخوانید
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان